سبد خریدتان در حال حاضر خالی است!
هیدرولیک چیست؟|مرجع کامل،اصول،قطعات و کاربردها(Vickers,Rexroth,Hawe)|هیدرولیک رنجبر
راهنمای جامع سیستم های هیدرولیک :از اصول پایه تا پیشرفته ترین قطعات صنعتی
طرح کلی ما برای مقاله هیدرولیک (Hydraulics) این چنین است
بخش اول: تاریخچه، مبانی فیزیکی (قانون پاسکال، جریان و ویسکوزیته) و اهمیت سیالات هیدرولیک.
بخش دوم: طراحی و عملکرد منابع قدرت هیدرولیک (انواع پمپهای جابجایی مثبت و متغیر).
بخش سوم: عناصر کنترلی (انواع شیرآلات: کنترل جهت، فشار و جریان – شامل جزئیات طراحی Vickers و Rexroth).
بخش چهارم: عملگرها (انواع سیلندرها و موتورهای هیدرولیک) و مدارهای پایه هیدرولیک.
بخش پنجم: نگهداری، عیبیابی، فیلتراسیون و آینده سیستمهای هیدرولیک (سروو هیدرولیک و هیدرولیک متناسب)
بخش اول: مبانی، تاریخچه و سیالات سیستمهای هیدرولیک
هیدرولیک (Hydraulics) شاخهای از فیزیک مهندسی است که به مطالعه کاربرد نیروی وارد بر یک مایع برای انتقال قدرت و انرژی میپردازد.
این سیستمها به دلیل چگالی قدرت بالا (High Power Density) و قابلیت اعمال نیروی عظیم، ستون فقرات صنایع سنگین و دقیق محسوب میشوند.
۱. تعاریف و اصول بنیادین فیزیکی
سیستمهای هیدرولیک بر پایه مفاهیم مکانیک سیالات بنا شدهاند.
دو مفهوم کلیدی عبارتند از:
الف. قانون پاسکال و تقویت نیرو (Force Amplification)
قانون پاسکال بیان میکند که اگر فشاری به یک سیال محصور وارد شود، این فشار بدون تغییر به تمام نقاط سیال و دیوارههای ظرف منتقل میشود.
این اصل به ما اجازه میدهد تا با استفاده از یک پیستون کوچک (با مساحت A1) و نیروی کم (F1)، نیروی بسیار بزرگتری (F2) را روی یک پیستون بزرگتر (با مساحت A2) تولید کنیم.
نسبت مساحتها (A2/A1)، میزان تقویت نیرو را مشخص میکند.
مثال: اگر مساحت پیستون بزرگ ۱۰۰ برابر پیستون کوچک باشد، نیروی خروجی ۱۰۰ برابر نیروی ورودی خواهد بود.
ب. جریان، دبی و معادله پیوستگی (Continuity Equation)
جریان (Flow) یا دبی (Q)، حجم سیالی است که در واحد زمان از یک نقطه عبور میکند.
که در آن A مساحت مقطع و v سرعت سیال است.
در یک سیستم بسته و ایدهآل، نرخ دبی در هر نقطه ثابت باقی میماند (قانون بقای جرم):
این بدان معناست که در لولههای با قطر کوچکتر، سرعت سیال بیشتر میشود تا دبی ثابت بماند.
ج. فشار و هد (Pressure and Head)
فشار در سیستمهای هیدرولیک معمولاً بر حسب پاسکال (Pa)، بار (bar) یا پوند بر اینچ مربع (psi) اندازهگیری میشود.
رابطه هد (ارتفاع ستون سیال) با فشار توسط فرمول زیر داده میشود:
که در آن ρ چگالی سیال، g شتاب گرانش و h ارتفاع ستون سیال است.
۲. تاریخچه مختصر هیدرولیک
قرن سوم قبل از میلاد: ارشمیدس از اصول هیدرولیک برای ساخت پمپهای پیچی استفاده کرد.
قرن هفدهم میلادی: بلز پاسکال، فیزیکدان فرانسوی، قانون اساسی فشار را که امروزه پایه و اساس هیدرولیک مدرن است، تدوین کرد.
قرن نوزدهم میلادی: سر جوزف براما (Joseph Bramah) در انگلستان با اختراع پرس هیدرولیک مدرن و بهبود آببندها (Seals)، کاربردهای صنعتی هیدرولیک را ممکن ساخت.
قرن بیستم میلادی: با توسعه هواپیماها و نیاز به کنترلهای دقیق و قدرتمند، سیستمهای هیدرولیک پیشرفت چشمگیری کردند و به تدریج سیالاتی بر پایه روغن به جای آب استفاده شدند.
ظهور قطعات پیشرفته مانند شیرهای Vickers و Rexroth و پمپهای پیستونی کارایی و قابلیت اطمینان سیستمها را به شدت افزایش داد.
۳. سیالات هیدرولیک (Hydraulic Fluids)
سیال هیدرولیک، محیط انتقال قدرت است و عملکرد آن برای کارایی کلی سیستم حیاتی است. این سیال وظایف متعددی دارد:
انتقال نیرو: وظیفه اصلی بر اساس قانون پاسکال.
روانکاری: کاهش اصطکاک و سایش بین قطعات متحرک (مانند پمپها و شیرهای Vickers).
انتقال حرارت: جذب حرارت تولید شده از اصطکاک و انتقال آن به مخزن برای دفع.
آببندی: کمک به آببندی داخلی بین قطعات متحرک.
الف. ویژگیهای کلیدی سیال
ویسکوزیته (Viscosity): مهمترین ویژگی سیال، مقاومت آن در برابر جریان است.
اگر ویسکوزیته خیلی کم باشد، باعث نشت داخلی (Internal Leakage) و کاهش کارایی پمپ میشود.
اگر ویسکوزیته خیلی زیاد باشد، منجر به افت فشار و افزایش دمای سیستم میشود.
ویسکوزیته با دما نسبت عکس دارد (با گرم شدن سیال، ویسکوزیته کاهش مییابد).
شاخص ویسکوزیته (Viscosity Index – VI): معیاری برای نشان دادن میزان تغییر ویسکوزیته سیال در برابر تغییر دما است. سیالات با VI بالا برای کاربردهای با نوسانات دمایی زیاد ایدهآل هستند.
تراکمپذیری (Compressibility): سیالات هیدرولیک باید تراکمپذیری پایینی داشته باشند. تراکمپذیری در فشارهای بسیار بالا میتواند دقت سیستم را کاهش دهد.
ب. انواع سیالات هیدرولیک
روغنهای پایه معدنی (Petroleum-based Oils): رایجترین نوع، ارزان و دارای خواص روانکاری خوب.
سیالات مقاوم در برابر آتش (Fire-Resistant Fluids): مورد استفاده در محیطهای پرخطر (مانند صنایع ذوب فلزات و معادن). اینها شامل مخلوطهای آب-گلیکول یا سیالات سنتتیک (مانند فسفات استرها) هستند.
ج. آلودگی سیال و فیلتراسیون
آلودگی (ذرات جامد، آب و هوا) عامل اصلی خرابی ۹۰ درصد سیستمهای هیدرولیک است.
فیلتراسیون: استفاده از فیلترهای با راندمان بالا برای نگهداری سطح تمیزی سیال طبق استانداردهایی مانند کد ISO 4406.
اثرات آلودگی: سایش قطعات دقیق پمپها، شیرهای پروپورشنال و سولنوئیدی (مانند شیرهای Rexroth و Hawe)، و در نتیجه کاهش طول عمر و عملکرد سیستم.
بخش دوم: منابع قدرت هیدرولیک (پمپها)
منبع قدرت در یک سیستم هیدرولیک، وظیفه تبدیل انرژی مکانیکی (معمولاً از یک موتور الکتریکی یا احتراق داخلی) به انرژی هیدرولیکی (جریان یا دبی سیال) را بر عهده دارد.
پمپهای هیدرولیک، بر خلاف کمپرسورها، فشار تولید نمیکنند؛ بلکه جریان تولید میکنند. فشار در واقع در اثر مقاومت در برابر این جریان (مانند بار اعمال شده بر عملگر یا تنظیم شیر کنترل فشار) به وجود میآید.
۱. دستهبندی پمپهای هیدرولیک
تمام پمپهای هیدرولیک صنعتی از نوع جابجایی مثبت (Positive Displacement) هستند.
این بدان معنی است که در هر چرخش شفت، حجم معینی و ثابتی از سیال را به خط فشار منتقل میکنند، مستقل از فشار سیستم (جبران نشت داخلی).
پمپهای جابجایی مثبت به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
الف. پمپهای با جابجایی ثابت (Fixed Displacement Pumps)
در این پمپها، دبی خروجی در یک سرعت چرخش ثابت، همواره ثابت است.
ب. پمپهای با جابجایی متغیر (Variable Displacement Pumps)
دبی خروجی این پمپها میتواند بدون تغییر سرعت چرخش موتور، با تنظیم مکانیسم داخلی (مانند زاویه صفحه کج)، تغییر کند.
این پمپها کارایی بالاتری دارند زیرا دبی را متناسب با نیاز سیستم تنظیم میکنند.
۲. انواع متداول پمپهای هیدرولیک
سه نوع اصلی پمپ جابجایی مثبت در سیستمهای هیدرولیک صنعتی به کار میروند:
الف. پمپهای دندهای (Gear Pumps)
پمپهای دندهای رایجترین و ارزانترین نوع هستند و برای فشارهای متوسط مناسباند.
نحوه عملکرد: دو دنده، یکی متحرک (رانده شده) و دیگری پیرو، داخل یک محفظه درگیر هستند. سیال از ورودی (ساکشن) وارد شده و در حفرههای بین دندانهها حمل میشود و سپس در ناحیه خروجی فشرده شده و خارج میگردد.
مزایا: طراحی ساده، هزینه پایین، مقاومت نسبی در برابر آلودگی.
معایب: راندمان حجمی و کلی پایینتر نسبت به انواع دیگر، صدای بیشتر، محدودیت در فشار کاری (معمولاً تا 250 بار).
انواع: پمپهای دندهای خارجی (External) و داخلی (Internal).
ب. پمپهای پرهای (Vane Pumps)
پمپهای پرهای راندمان حجمی خوبی دارند و در سیستمهایی که نیاز به دبی ثابت با حداقل نوسان دارند، استفاده میشوند.
نحوه عملکرد: تعدادی پره در شیارهای یک روتور نصب شدهاند. نیروی گریز از مرکز یا فنرها باعث میشوند پرهها به دیواره حلقوی (Cam Ring) فشرده شوند. چرخش روتور باعث میشود حجم فضای بین پرهها متغیر شود، که سیال را از ورودی به خروجی پمپ میکند.
انواع: پمپهای پرهای متعادل (Balanced) برای افزایش عمر و کاهش بار جانبی بر شفت. این نوع میتواند توسط تولیدکنندگان بزرگی چون Vickers (که اکنون بخشی از Eaton است) ارائه شود.
مزایا: نویز پایین، راندمان حجمی خوب، پمپهای پرهای متغیر در دسترس هستند.
معایب: حساسیت بالاتر به آلودگی نسبت به پمپهای دندهای، عمر عملیاتی کوتاهتر در فشارهای بسیار بالا.
ج. پمپهای پیستونی (Piston Pumps)
این پمپها پیشرفتهترین، گرانترین و پرکاربردترین نوع در کاربردهای سنگین و فشار بالا هستند.
نحوه عملکرد: با استفاده از حرکت رفت و برگشتی پیستونها در داخل یک بلوک سیلندر، حجم سیال جابجا میشود. دبی توسط تعداد پیستونها، قطر آنها و طول کورس پیستون تعیین میشود.
انواع کلیدی:
محور خمیده (Bent Axis): پیستونها به شفت اصلی متصلاند و با زاویه دادن به بلوک سیلندر، کورس پیستون و در نتیجه دبی تنظیم میشود.
صفحه کج یا محوری (Axial Piston, Swash Plate): پیستونها موازی شفت قرار گرفتهاند و توسط یک صفحه کج (Swash Plate) به حرکت در میآیند. با تغییر زاویه این صفحه کج، دبی پمپ تغییر میکند (پمپ جابجایی متغیر).
مزایا: بالاترین راندمان حجمی و کلی، تحمل بالاترین فشارها (تا بیش از 400 بار)، عمر طولانی، قابلیت جابجایی متغیر (Variable Displacement) و قابلیت کنترل فشار خودکار (Pressure Compensation). این پمپها اغلب توسط برندهای معتبر مانند Rexroth و Hawe تولید میشوند.
معایب: هزینه بالا، حساسیت شدید به آلودگی سیال.
۳. راندمان پمپ
عملکرد پمپ توسط دو معیار اصلی ارزیابی میشود:
الف. راندمان حجمی (ηv)
نسبت دبی واقعی پمپ به دبی تئوریک آن است. افت راندمان حجمی عمدتاً ناشی از نشتیهای داخلی (Internal Leakage) سیال از خط فشار به خط ساکشن است.
ب. راندمان مکانیکی (ηm)
نسبت توان هیدرولیکی خروجی به توان مکانیکی ورودی پمپ. این افت عمدتاً ناشی از اصطکاک (Friction) داخلی و تلفات انرژی برای غلبه بر ویسکوزیته سیال است.
ج. راندمان کلی (ηo)
حاصلضرب راندمان حجمی و راندمان مکانیکی است و نشاندهنده کارایی کلی پمپ در تبدیل توان مکانیکی به توان هیدرولیکی است.
۴. ملاحظات نصب و نگهداری
کاویتاسیون (Cavitation): پدیده تخریبی که در اثر فشار بسیار پایین در ورودی پمپ (ساکشن) رخ میدهد. حبابهای هوا یا بخار سیال تشکیل شده و سپس در ناحیه فشار بالا فرو میریزند و باعث ایجاد شوکهای موضعی و آسیب به قطعات داخلی پمپ میشوند.
فیلتراسیون: استفاده از فیلترهای مناسب در خطوط ورودی، فشار و برگشت برای جلوگیری از ورود آلودگی به پمپهای حساس (به ویژه پیستونیها).
بخش سوم: عناصر کنترلی سیستمهای هیدرولیک (شیرآلات)
شیرآلات (Valves) مغز متفکر هر مدار هیدرولیک هستند.
آنها وظیفه مدیریت انرژی هیدرولیک تولید شده توسط پمپ را از طریق کنترل جهت جریان (Direction)، فشار (Pressure) و مقدار جریان (Flow) بر عهده دارند.
عملکرد دقیق و قابلیت اطمینان این شیرها، که اغلب توسط برندهایی چون Vickers، Rexroth و Hawe تولید میشوند، برای کارکرد صحیح سیستم حیاتی است.
۱. شیرهای کنترل جهت (Directional Control Valves – DCV)
DCV ها وظیفه هدایت سیال به عملگرها (سیلندر یا موتور) برای تعیین جهت حرکت یا توقف آنها را بر عهده دارند.
این شیرها بر اساس تعداد پورتها (Paths) و تعداد وضعیتها (Positions) تعریف میشوند (مثلاً یک شیر ۴/۳ دارای چهار پورت و سه وضعیت است).
الف. ساختار و عملکرد اسپول (Spool)
اکثر DCV ها از نوع اسپول (Spool) هستند؛ یک پیستون استوانهای دقیق که درون بدنه شیر (Bore) حرکت میکند.
موقعیت اسپول، مسیرهای اتصال بین پورتهای ورودی (P)، خروجی (A، B) و مخزن (T) را تعیین میکند.
ب. انواع متداول DCV ها
شیرهای ۲/۲: دو پورت و دو وضعیت (باز/بسته)؛ بیشتر به عنوان شیر قطع و وصل ساده استفاده میشوند.
شیرهای ۴/۳: چهار پورت (P، T، A، B) و سه وضعیت (مرکز، چپ، راست).این رایجترین نوع برای کنترل سیلندرهای دوطرفه است. وضعیت مرکزی (Center Position) تعیینکننده نحوه رفتار عملگر در حالت آماده به کار است (مثلاً مسدود، شناور، یا متصل به مخزن).
نحوه فعالسازی: این شیرها ممکن است به صورت دستی، مکانیکی، هیدرولیکی، یا رایجتر از همه، الکتریکی (Solenoid-Actuated) فعال شوند.
برندهایی مانند Vickers و Rexroth طیف گستردهای از شیرهای سولنوئیدی هیدرولیک با دقت و طول عمر بالا را ارائه میدهند که برای اتوماسیون صنعتی ضروری هستند.
۲. شیرهای کنترل فشار (Pressure Control Valves)
شیرهای کنترل فشار برای محافظت از سیستم، تنظیم یا کاهش نیروی عملگر و توالیبندی عملیات استفاده میشوند.
الف. شیر اطمینان (Relief Valve)
وظیفه اصلی این شیر، محافظت از سیستم در برابر فشار بیش از حد است.
نحوه عملکرد: شیر اطمینان به موازات خط فشار اصلی نصب میشود. هنگامی که فشار سیستم از مقدار تنظیم شده فنر (Setting Pressure) فراتر رود، شیر باز شده و سیال اضافی را به مخزن هدایت میکند.
اهمیت: شیرهای اطمینان ضروریترین شیرهای کنترلی هستند و بدون آنها، پمپهای جابجایی مثبت میتوانند فشار را تا حدی افزایش دهند که به اجزای مدار آسیب وارد شود.
ب. شیر کاهنده فشار (Reducing Valve)
این شیر در خطوط فرعی برای کاهش فشار به یک مقدار پایینتر و ثابت برای یک بخش خاص از مدار استفاده میشود، در حالی که فشار خط اصلی (ورودی) بالاتر است.
ج. شیر توالی (Sequence Valve)
این شیر برای ایجاد توالی عملیات در مدار استفاده میشود. تا زمانی که یک عملگر (مثلاً گیره یا کلمپ) فشار مورد نیاز برای تکمیل عملیات خود را ایجاد نکند، شیر توالی بسته میماند و به عملگر دوم اجازه فعالیت نمیدهد.
۳. شیرهای کنترل جریان (Flow Control Valves)
شیرهای کنترل جریان وظیفه تنظیم سرعت عملگر را از طریق کنترل دبی سیال ورودی یا خروجی آن بر عهده دارند.
الف. شیر سوزنی ساده (Needle Valve)
این شیر با استفاده از یک میله مخروطی شکل، سطح مقطع جریان را به صورت دستی کاهش میدهد و برای کاربردهایی که نیاز به تنظیم سرعت ثابت دارند، مناسب است.
ب. شیر جبرانکننده فشار و دما (Pressure and Temperature Compensated Flow Control)
در سیستمهای هیدرولیک، تغییر فشار بار یا تغییر دمای سیال (که ویسکوزیته را تغییر میدهد) میتواند سرعت عملگر را تغییر دهد. شیرهای جبرانکننده با مکانیسم داخلی خود، مستقل از تغییرات بار یا دما، دبی خروجی را در یک سطح ثابت نگه میدارند تا کنترل سرعت دقیق باشد.
۴. شیرآلات پیشرفته و عملکرد بالا
در کاربردهای دقیق و اتوماسیون پیشرفته، از شیرهای با کنترل الکترونیکی استفاده میشود:
شیرهای متناسب (Proportional Valves): این شیرها اجازه میدهند که جریان (دبی) یا فشار به صورت پیوسته و متناسب با سیگنال الکتریکی ورودی (مثلاً ۴ تا ۲۰ میلیآمپر) تغییر کند، نه فقط به صورت روشن/خاموش.
شیرهای سروو (Servo Valves): دقیقترین نوع شیرها، مورد استفاده در سیستمهای فیدبک حلقه بسته (Closed-Loop Systems). این شیرها پاسخ فرکانسی بسیار بالا و تلرانسهای ساخت بسیار دقیقی دارند و برای کاربردهای حساس مانند شبیهسازهای پرواز و تستهای دینامیکی ضروری هستند.
اهمیت قطعات اورجینال
استفاده از شیرآلات اورجینال برندهای مطرح مانند Rexroth و Vickers حیاتی است، زیرا تلرانسهای میکرونی داخلی این قطعات برای جلوگیری از نشتی داخلی (Bypass) و تضمین عملکرد دقیق، تعیینکننده هستند.
بخش چهارم: عملگرها و تحلیل مدارهای هیدرولیک
عملگرها (Actuators) اجزایی هستند که انرژی هیدرولیکی (فشار و جریان سیال) را به کار مکانیکی خروجی (نیرو و حرکت) تبدیل میکنند. این کار مکانیکی میتواند به دو شکل اصلی باشد: حرکت خطی (سیلندرها) یا حرکت دورانی (موتورها).
۱. سیلندرهای هیدرولیک (Hydraulic Cylinders)
سیلندرها رایجترین عملگرهای خطی هستند و برای اعمال نیروی هل دادن یا کشیدن استفاده میشوند.
الف. انواع سیلندرها
سیلندر یکطرفه (Single-Acting): سیال تحت فشار فقط از یک طرف پیستون وارد میشود و پیستون را در یک جهت به حرکت در میآورد. برگشت پیستون معمولاً توسط نیروی جاذبه یا فنر انجام میشود.
سیلندر دوطرفه (Double-Acting): سیال میتواند از هر دو طرف پیستون وارد شود، که امکان اعمال نیرو و کنترل حرکت در هر دو جهت (هل دادن و کشیدن) را فراهم میکند. این نوع رایجترین در صنعت است.
ب. محاسبات پایه سیلندر
محاسبه نیروی خروجی و سرعت حرکت سیلندر بر اساس قانون پاسکال و معادله پیوستگی انجام میشود:
نیروی خروجی (Force – F):
F=P×Aکه P فشار سیال و A مساحت سطح پیستون است.
نیروی پیشروی (Extend Force – FE): نیروی حاصل از فشار بر مساحت کامل پیستون (AP).
نیروی جمع شدن (Retract Force – FR): نیروی حاصل از فشار بر مساحت حلقوی (AR)، که مساحت پیستون منهای مساحت شفت است. نیروی جمع شدن همیشه کمتر از نیروی پیشروی است.
سرعت حرکت (Velocity – v):
v=AQکه Q دبی سیال و A مساحت سطح زیر فشار است.
۲. موتورهای هیدرولیک (Hydraulic Motors)
موتورهای هیدرولیک عملگرهای دورانی هستند که جریان و فشار سیال را به گشتاور و سرعت چرخش تبدیل میکنند. ساختار آنها اغلب مشابه پمپهای هیدرولیک است، اما برعکس عمل میکنند.
الف. انواع موتورها
موتورهای دندهای: ساده، با گشتاور بالا در سرعتهای متوسط.
موتورهای پرهای: برای کاربردهای با نیاز به سرعت ثابت و نویز کم.
موتورهای پیستونی: رایجترین نوع در کاربردهای با نیاز به گشتاور و فشار بالا و کنترل دقیق سرعت و موقعیت. این موتورها اغلب از نوع محور خمیده یا صفحه کج هستند و قابلیت جابجایی متغیر (Variable Displacement) دارند.
ب. محاسبات پایه موتور
گشتاور خروجی (Torque – T): گشتاور متناسب با جابجایی حجمی موتور (DM) و فشار سیستم (P) است.
T∝DM×Pسرعت چرخش (Speed – N): سرعت متناسب با دبی ورودی (Q) و جابجایی حجمی (DM) است.
N∝DMQ
۳. طراحی و تحلیل مدارهای پایه هیدرولیک
مدار هیدرولیک مجموعه اجزایی است که برای انتقال قدرت و کنترل عملکرد، توسط لولهها، شیلنگها و اتصالات به هم وصل شدهاند.
الف. دیاگرامهای شماتیک (Schematic Diagrams)
در طراحی هیدرولیک از نمادهای استاندارد (مانند ISO 1219) استفاده میشود. نمادها به جای نشان دادن شکل فیزیکی قطعه، عملکرد آن را نشان میدهند (مانند نماد شیر ۴/۳ که پیشتر ذکر شد).
ب. مدار پایه قفلکننده بار (Load Locking Circuit)
در بسیاری از کاربردها (مثلاً جرثقیلها یا آسانسورها)، لازم است که بار در حالت سکون ثابت نگه داشته شود و تحت تأثیر نیروی گرانش حرکت نکند.
شیر قفلکننده پیلوتی (Pilot-Operated Check Valve): این شیر در مسیر برگشت سیال از سیلندر نصب میشود. شیر چک (یکطرفه) به طور معمول جریان را مسدود میکند. تنها زمانی که سیگنال هیدرولیک (Pilot Pressure) از شیر کنترل جهت به شیر قفلکننده برسد، اجازه خروج سیال از عملگر و حرکت آن داده میشود. این امر ایمنی را در زمان خاموش شدن سیستم یا خرابی شیر کنترل جهت (DCV) تضمین میکند.
ج. مدار احیاکننده (Regenerative Circuit)
این مدار در سیلندرهای دوطرفه برای افزایش سرعت پیشروی استفاده میشود.
نحوه عملکرد: در این مدار، اسپول شیر کنترل جهت به گونهای طراحی شده است که سیال خروجی از سمت راد (شفت) سیلندر را به جای بازگشت به مخزن، مجدداً به سمت ورودی پیستون هدایت میکند. این بازگردانی جریان (Regeneration) باعث افزایش دبی سمت پیستون و در نتیجه افزایش سرعت حرکت میشود. با این حال، نیروی پیشروی (FE) به دلیل فشار اعمالی بر دو سمت پیستون به طور همزمان، کاهش مییابد.
۴. تجهیزات جانبی و خطوط لوله
فیلترها: برای حفظ سطح تمیزی سیال و محافظت از قطعات با دقت بالا (مانند پمپهای Rexroth و شیرهای سروو).
آکومولاتورها (Accumulators): محفظههایی برای ذخیره انرژی هیدرولیک (به شکل سیال تحت فشار) و جذب شوکهای فشاری در سیستم.
لوله و شیلنگ: لولهها برای خطوط فشار اصلی و شیلنگهای انعطافپذیر برای اتصال به عملگرهای متحرک استفاده میشوند.
بخش پنجم: نگهداری، عیبیابی و آینده سیستمهای هیدرولیک
حتی دقیقترین سیستمهای هیدرولیک، از جمله آنهایی که با پمپهای Hawe و شیرآلات Rexroth و Vickers ساخته شدهاند، نیازمند نگهداری مستمر برای تضمین حداکثر کارایی و طول عمر هستند.
۱. نگهداری و مدیریت سیال هیدرولیک
همانطور که قبلاً ذکر شد، آلودگی سیال مهمترین عامل خرابی است. نگهداری پیشگیرانه بر تمیزی و پایداری سیال تمرکز دارد.
الف. کنترل آلودگی
اهمیت فیلتراسیون: فیلترها (خط فشار، خط برگشت، و ساکشن) باید به صورت منظم تعویض یا تمیز شوند. هدف، نگه داشتن سطح تمیزی سیال بر اساس کد ISO 4406 است (مثلاً ۱۸/۱۶/۱۳). ذرات کوچکتر از ۵ میکرون میتوانند به تلرانسهای ظریف شیرآلات سروو و شیرهای سولنوئیدی هیدرولیک آسیب جدی وارد کنند.
کنترل رطوبت (آب): آب باعث کاهش خاصیت روانکاری سیال، اکسیداسیون فلزات و کاهش عمر قطعات میشود. استفاده از خشککنندهها (Desiccants) در دریچه تنفس مخزن و جداسازی آب از طریق سانتریفیوژ حیاتی است.
ب. مدیریت دما
دمای بیش از حد (بالای ۶۰ درجه سانتیگراد) باعث تسریع اکسیداسیون سیال، کاهش ویسکوزیته و آسیب به آببندیها (Seals) میشود. استفاده از مبدلهای حرارتی (Coolers) برای حفظ دمای بهینه ضروری است.
۲. عیبیابی سیستمهای هیدرولیک (Troubleshooting)
عیبیابی در سیستمهای هیدرولیک اغلب به دنبال یکی از سه مشکل اصلی زیر است: فشار غیرعادی، جریان غیرعادی (سرعت) و حرکت غیرعادی (نویز و لرزش).
| مشکل رایج | علت احتمالی | راهکار |
| فشار پایین یا عدم فشار | ۱. تنظیم نادرست شیر اطمینان. ۲. نشتی داخلی شدید پمپ (مثلاً در پمپهای دندهای فرسوده). ۳. هواگرفتگی (Air Entrapment) در سیستم. | ۱. تنظیم مجدد شیر اطمینان. ۲. تعویض یا تعمیر پمپ. ۳. هواگیری سیستم و بررسی خط ساکشن. |
| حرکت کند عملگر | ۱. کم بودن دبی (کاهش سرعت پمپ). ۲. گرفتگی فیلترها. ۳. ویسکوزیته بسیار بالا یا پایین سیال. | ۱. بررسی سرعت موتور. ۲. تعویض یا تمیز کردن فیلترها. ۳. استفاده از سیال با ویسکوزیته مناسب. |
| گرمای بیش از حد | ۱. تنظیم دائم شیر اطمینان (تولید گرما توسط سیال برگشتی). ۲. کم بودن سطح سیال در مخزن یا گرفتگی کولر. ۳. ویسکوزیته بسیار بالای سیال. | ۱. بررسی دلیل افزایش بار یا فشار. ۲. بررسی کولر و سطح روغن. ۳. تعویض با سیال مناسب. |
| کاویتاسیون (نویز و لرزش شدید) | گرفتگی فیلتر ساکشن، ارتفاع نامناسب پمپ نسبت به مخزن، یا سایز نامناسب لوله ساکشن. | رفع گرفتگی فیلتر و بررسی اتصالات خط ساکشن. |
۳. پیشرفتهای فناوری و آینده هیدرولیک
هیدرولیک در پاسخ به نیاز به کارایی بیشتر، دقت بالاتر و کاهش مصرف انرژی، به سمت فناوریهای پیشرفتهتر حرکت میکند:
الف. هیدرولیک متناسب (Proportional Hydraulics)
شیرهای متناسب، که توسط برندهایی نظیر Rexroth و Vickers توسعه یافتهاند، جایگزین شیرهای استاندارد On/Off شدهاند. این شیرها امکان کنترل نرم و پیوسته پارامترها (فشار یا جریان) را از طریق سیگنالهای الکتریکی فراهم میکنند.
ب. سروو هیدرولیک (Servo Hydraulics)
این سیستمها از شیرهای سروو با پاسخ فرکانسی بسیار بالا در کنار سنسورهای موقعیت (فیدبک حلقه بسته) استفاده میکنند.
مزایا: قابلیت موقعیتیابی با دقت در حد میکرون، سرعت پاسخگویی فوقالعاده بالا و کنترل دقیق نیروی دینامیک. این فناوری در دستگاههای تست مواد، شبیهسازها و ماشینآلات CNC پیشرفته به کار میرود.
ج. هیدرولیک مبتنی بر درایو (Drive-Based Hydraulics)
یکی از مهمترین پیشرفتها، جایگزینی پمپهای جابجایی ثابت با پمپهای جابجایی متغیر است که سرعت آنها توسط یک درایو سروو الکتریکی کنترل میشود.
نحوه عملکرد: پمپ فقط به اندازه نیاز سیستم میچرخد. در حالت آماده به کار، پمپ خاموش میشود. این امر باعث صرفهجویی شدید در مصرف انرژی، کاهش گرما و نویز میشود و هیدرولیک را کارآمدتر از قبل میکند.
۴. نتیجهگیری نهایی
سیستمهای هیدرولیک مدرن با تکیه بر اصول مستحکم مکانیک سیالات و قطعات با دقت بالا (پمپهای پیستونی، شیرهای کنترل دقیق، شیرهای Vickers و Rexroth) امکان انتقال قدرت و کنترل بینظیری را فراهم میکنند.
در حالی که فناوریهای الکتریکی به طور فزایندهای رقابت ایجاد میکنند، چگالی قدرت بالای هیدرولیک تضمین میکند که این فناوری برای سالهای متمادی در سنگینترین و دقیقترین کاربردهای صنعتی و موبایل، جایگاه خود را حفظ کند.

دیدگاهتان را بنویسید